چه جوری فرار کنم
که مرا بگیری؟
چه‌ جوری بجنگم
تا اسیرم ‌کنی؟

به جای پیرهن

زندگی ام را تنت می کنم

دلم را گوشه واژگانم گره می زنم

راه نرو !

بوسه بزن
تا دستان زندگی خط بخورد.

این باران
بند نمی‌آید
آه می‌کشم
و به آسمان فوت می‌کنم.

هرچیز را هم
که تقصیر من بیندازی
عاشق شدن من
تقصیر توست!