من، در دنیای تنهایی های من، هیچگاه تنها نبوده ام. هیچ
میدانستی آدم ها از همان اوایل کودکی تا همان لحظه ی آخر عمر ایمجینری
فرند های خود را دارند؟ فقط، این دوستان تخیلی از شکلی به شکل دیگر در می
آیند و از موجودی به موجودی دیگر میگریزند. نمیدانم، این ترسناک است یا نه. ولی من گاهی از تو میترسم. و میدانم ترسیدنم ، ترسناکم میکند و تو را میترسانم. و میدانم، تو این ترس را دوست داری. من تو را وقتی دوست تخیل من هستی دوست دارم. شاید از همین بود که زندگیم را بر پایه ی دنیای رویاییم چیدم. میخواهم امشب بپرستمت، بیا به خوابم. |