دستت را به من بده ، که دستهای تو با من آشناست ...
احساس سنگریزهای بهم دست داده که ماهها و سالها سوار رودخونه بودم و به طرف دریا رونده شدم٬ .... گاهی وقتها ماهی تُنگ عاشق نهنگ دریا میشه ...
خیلی سخته آدم نتونه احساسش رو توضیح بده نه ؟
و عشق
صدای فاصله هاست.
عاشقم
برای سنجاب خوشگل توی ایس ایج
وبلاگ من خاک میخورد٬ و من نوشتههای عاشقانهام را ٬ همانها که هر کسی را میتواند خوشبخت کند٬ روزها روی کاغذهای کاهی مینویسم ٬ و شبها به اقیانوس میسپارم.
دیوارهایم ساکتند٬ و تنها٬ و آرام. هنوز هم لذتبخش ترین لحظهها خواندن نوشتههاییست که معنایشان را هنوز میدانم.
من میتونم.
دلم میخواد تو رو ببرم تو همون دنیا و همه چیش رو برات تعریف کنم. بیا بریم تو رویای من، خب؟ دستتو میگیرم و چشمتو میبندم و میبرمت تو قصههام. میای؟
میتونی بفهمی این چقدر ترسناک و دوست داشتنی و اصیله؟
دنیایی که توش بعد زمان اصلاً وجود نداره .. فقط فکرشو بکن ... میتونی تصور کنی؟
دوباره اون تخیل کردنه که ترسناک میشه هی ... همونمه، شروع شده.
خیلی اتفاقا افتاد. خیلی اتفاقا هم نیفتاد. تصمیم گرفتن سخت بود. اقیانوس بزرگ بود. تو هم نبودی. کلمههات بودن ٬ ولی کافی نبودن. من عوض نشدم٬ ولی بزرگ شدم. خیلی بزرگ شدم٬ اینو حس میکنم و میبینم . هنوزم خیلی جا واسه بزرگتر شدن دارم ٬اینو هم میدونم. چیزایی که برام مقدس بودن رو بهتر میشناسم الان و هنوزم برام مقدسن.
خیلی اتفاقا افتاد٬ خیلی اتفاقا هم نیفتاد. خیلی بارا خیلی چیزا نوشتم و پست نشد. خیلی حرفا ٬ خیلی اعترافا ٬ خیلی غر زدنا ...
میدونی؟ آدمایی که خودخواه نیستن٬ خیلی وقتا٬ بیشتر از هر کس دیگهای مجبورن رل خودخواه بودن رو بازی کنن. اینجوری تعادل برقرار میشه.
من اشتباه کردم٬ بازم اشتباه میکنم٬ اشتباهام رو میدونم. یاد گرفتم٬ بزرگ شدم٬ فرصت دوباره میخوام. ولی خودم بیشتر از هر کس دیگهای به خودم سخت میگیرم. خودم رو تنبیه میکنم.
آدمایی که میرن و اون دورا میشینن و دور وامیستن ...
زندگی ترسناکه. زندگی واقعه عین لذت مچاله کردن یه کاغذ خیلی خیلی بزرگ تو یه مشت خیلی خیلی کوچیک....
من احمقم پس هستم ...
Remember that night
I'd stare see the moonlightThey walked here too
Through empty playground this ghoststown
Children again on rusty swings getting higher
Sharing a dream
On a Island, it felt right
We lay side by side,
Between the moon and the tide
Mapping the stars for a while
Let the night surround you
We're half way to the stars,
Heaven flow
Let it go
Feel the warmth beside you
Remember that night,The warmth and the laughter
Candles burn though
The church was deserted
At dawn we went through empty streets to the harbour
Dreamers may leave
But there here ever after
Da da da
Let the night surround you
We're half way to the stars,Heaven flow
Let it go feel the warmth beside you